جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بتا تا کی کنی این سرگرانی چرا با ما چنین نامهربانی زدم در دامن لطف تو دستی چو گرد از دامنم تا کی فشانی درون خستگان هجر مخراش به تیغ زجر جانا تا توانی مرا بر دل غم عشقت قضا بود که گرداند قضای آسمانی تن مسکینم از چشم تو آموخت دوای نور چشمم ناتوانی بیا بر دیده ی ما جای خود کن که ما خاکیم و تو سرو روانی بیا کاندر سر کار تو کردم من مسکین تن و جان و جوانی تو را باشد فراوان بنده لیکن نباشد چون منت یک بنده جانی ندارم در جهان غیر از تو یاری ز روی عجز گفتم تا تو دانی اگرچه فارغی از حال زارم به جان تو که چون جان جهانی بیا خوش دار ما را یک زمانک نگارینا به جام ارغوانی جهان ملک خاتون