جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی دل ضعیف مرا مایه دوا باشی مشو ز دیده ی ما دور ای دو دیده ی من تو همچو جان منی چون ز من جدا باشی دلا تو پادشه من شدی مرو از راه چرا که تا به سر کوی او گدا باشی ز بهر روز وصالش بود مرا جانی تو بی وصال رخش در جهان چرا باشی گدای وصل نگاری شدی عجب نبود به کوی شاه جهان گر تو بینوا باشی ز دست ما چه برآید بجز دعای سحر تو صبح و شام همیشه در آن دعا باشی من از جهان بجز از وصل تو نمی خواهم مراد من ز جهان آنکه تا مرا باشی چرا شدی ز غم یار خویش بیگانه به راه عشق تو باید که آشنا باشی جهان به گرد جهان گشتن تو به باشد به هر دیار که باشی تو با خدا باشی جهان ملک خاتون