جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه باشد ار به من خسته دل کنی نظری و یا بپرسی از حال زار من خبری چو خاک بر سر راهت فتاده ام چه عجب اگر تو بر سر خاک رهی کنی گذری مرا تو مردمک دیده ای و در غم عشق به روی آب فکندیم با تو ما سپری شرار آه من از چرخ نیلگون بگذشت نمی کند به دل همچو آهنت اثری به تحفه خواستی از من روان فرستادم به غیر جان نبود چون کنیم ما حضری تو را چو ما و به از ما بسی نگارینست به جان تو که نداریم غیر تو دگری نظر به حال جهان کن دمی ز روی کرم که مه دریغ نمی دارد از جهان نظری چو حلقه می زنمت سر به در دری بگشای که ره نمی برم ای دوست جز درت به دری جهان ملک خاتون