جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان بندی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان بندی مدّتی با غم زلف مهی اندر بندی بس جفا می رود اندر غم هجران بر من تا کی ای جان ستم و جور به ما بپسندی نقش رویت نرود هرگزم از دیده جان تو مگر مهر رخت در دل ما آکندی آخر ای دیده ی مهجور ستمدیده چرا در غمش باز سپر بر سر آب افکندی ای دل خسته تو تا چند ز سودای رخش در سر زلف دلارام چنین پابندی ما سهی سرو ندیدیم بدین شیوه گری ما دگر ماه ندیدیم بدین دلبندی چون دل و جان و جهان هر سه فدایت کردم تو چرا یکسره دل را ز وفا برکندی جهان ملک خاتون