جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک شب به لطف از درما درنیامدی چون سرو راستی تو ز در بر نیامدی گفتم به دیده کز رخ خوبش نظر بدوز ای دیده عاقبت تو به دل درنیامدی ای سرو ناز من ز چه معنی به هیچ باب یک شب مرا ز لطف به بر در نیامدی دوش انتظار وصل تو کردیم تا سحر ما منتظر به وعده ی تو گر نیامدی عمری به انتظار تو ای نور دیده ام رنجور عشق گشتم و بر سر نیامدی ای دل عجب که در شب دیجور عشق او بر بوی مشک و غالیه و عنبر نیامدی ای دل جهان و جان همه کردیم عرض دوست چندانکه سعی رفت تو درخور نیامدی جهان ملک خاتون