جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این دل محنت و بلا دیده دایم از دست خود جفا دیده ننشیند به کو شده چه کنم با دل پر زنان و با دیده گر دهد ترک عشق به باشد کاو ز بالای تو بلا دیده دیده ی من به کار می باید بهر دیدار تو مرا دیده دولت وصل تو طبیب دلم درد ما را مگر دوا دیده چه کنم این دل بلاکش من بارها از تو بارها دیده بس عجب آن نگار سنگین دل بر من این ظلمها روا دیده دل مسکین من ز درد فراق چه بگویم که او چه ها دیده ما گدای دریم و تو شاهی شاه همّت هم از گدا دیده سرو نازی تو در سرابستان سرکشی او همه ز ما دیده پاک بازیم در وفاداری بگشاییم بر خطا دیده با خداوند کی وفا کردست بنده ی هندوی بها دیده عقل گفتا به مردم چشمم کاین بلاها دل از شما دیده گرنه پیک خبر شدی دیده کی شدی دل ز دست نادیده گوش باید شنیده نشنیده چشم داریم دیده نادیده اعتمادی مکن به کار جهان کز جهان کی کسی وفا دیده جهان ملک خاتون