جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده مرغ دل ضعیفم در قیدت اوفتاده دل بسته ام به زلفت مگشایش از هم ای جان زین رو که دیده جان بر روی تو گشاده تو شهسوار عشقی بر بادپای هجران با تو چه چاره سازد بیچاره پیاده بنشست پیش قدّت سرو چمن ز خجلت وانگه به پای ماچان بنگر که ایستاده مسکین دل ضعیفم در عالم حقیقت گویی به عشق رویت از مادری بزاده اخلاص ما به رویت بیرون ز حدّ و حصرست آن دم مباد این دل بیرون رود ز جاده آن ترک شوخ چشمش دارد کمان ابرو از غمزه اش حذر کن چون مست شد ز باده جز این و آن ندانم دانم که چشم مستش صد شور و فتنه باری اندر جهان نهاده هر شب چو ماه کاهم در حسرت وصالش هر روز درد عشقش بر جان ما زیاده جهان ملک خاتون