جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانم به لب رسید ز جور و جفای تو تا کی کشم ملامت هرکس برای تو چندانکه می کشم ز جفای تو جورها از دل به در نمی رود ای جان وفای تو جانا به خون جان منت گر رضا بود جان را چه وقع ست مقدّم رضای تو گفتم به دل که ای دل بیچاره چاره چیست بالای همچو سرو روان شد بلای تو تا کی کشم ملامت و تا کی برم عنا کردم جهان و جان به سر ماجرای تو دل رفت از بر من و جان نیز در خطر وآنگه بگو که می دهدم خونبهای تو بیگانه شد ز جان و جهان ای صنم چرا هرکس که شد ز جمله جهان آشنای تو آخر تو کیستی و من ذره چیستم تو پادشاه هر دو جهان من گدای تو جهان ملک خاتون