جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را درمان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از درد منال ای دل چون نیست تو را درمان هر درد بود در دل درد تو بود بر جان هستی تو طبیب دل با کس نتوانم گفت تو جانی و جان از دل چون درد کند پنهان یا چاره دردم کن از وصل شبی جانا یا دست به خونم کن و ز درد مرا برهان هر چند بود مشکل دردی که دوایش نیست این درد من مسکین پیش تو بود آسان سامان نبود ما را از مایه سودایی آن سر که در او سود است خود چون بودش سامان آمد ز صبا بویی از گلشن جان باری چون جنّت فردوس است امروز سرابستان بسیار مخور غصّه چون عمر نمی ماند داد طرب و شادی ای دل ز جهان بستان جهان ملک خاتون