جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیش چوگان جفایت صنما چون گویم قصّه ی درد خود و جور تو را چون گویم چون طبیب از من بیچاره ملولست مدام چاره درد دل خسته چرا می جویم خبرت نیست نگارا ز غم هجرانت که به خون دل و دیده رخ جان می شویم چون امید من دلخسته تویی در عالم به علی رغم حسودان نظری کن سویم بشنو از من که به جان آمدم از درد فراق من آشفته که بر روی تو همچون مویم تا چند گفتند که باز از سر پیمان رفتی مشنو ای دوست خدا را سخن بد گویم تا جهان باشد و جان هست و نفس خواهد بود من ره عشق تو را از دل و جان می پویم جهان ملک خاتون