جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون تو طبیب دردی درد تو با که گویم درمان درد دوری ای دلبر از که جویم آبم ببرد عشقت بر باد داد عمرم از آتش فراقت کمتر ز خاک کویم از تاب زلف پرچین چوگان مزن خدا را کاندر فراق رویت سرگشته تر ز گویم در بوستان وصلت ای جان من چو بلبل بر روی چون گل تو آشفته همچو مویم چون ترک عشق گویم تا روز حشر جانا ور کوزه گر بسازد از خاک من سبویم جانم ز پا درآمد در جست و جوی وصلت در کوی هجرت آخر تا کی به سر بپویم گرچه ز ما فراغت دارد نگار لیکن من در جهان به بویش دایم به جست و جویم جهان ملک خاتون