جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد نسیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد نسیم جان و دل خواهم کنم ایثار پای او نه سیم جان چه باشد دل که گوید در جهان نامش مبر زآنکه جانها بیش ارزد صحبت یار قدیم آن چنان یاری که پیش جان نمی آید به هیچ دلپذیری دلبری شیرین زبانی بس ندیم بازم از سودای عشقت مست و شیدا کرده ای زان دو چشم همچو نرگس زان دو زلف همچو جیم زلف او جیمست و جمشیدش کمینه بنده ایست خاصه چون باشد دهان تنگ او مانند میم من گدای کوی وصل دوست گشتم زان سبب کی گدای کوی را محروم بگذارد کریم آتشین دل دلبری دارم خدا را چون کنم ای عزیزان همّتی کان دل مگر گردد رحیم در شب وصلش رقیب آمد که بر بندد رهم گفتمش لاحول از احوال شیطان رجیم جهان ملک خاتون