جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درسازیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی در غم عشق تو چنین درسازیم زآتش مهر رخ دوست چو زر بگدازیم شمع جمعی تو و پروانه بیچاره منم با میان آی که تا در قدمت سر بازیم همچو سروم ز در ای دوست به شادی بخرام تا نثار قدمت ما سر و زر در بازیم در جهانم هوس خاک سر کوی تو بود در هوای شب وصلت صنما چون بازیم در فراق رخت ای دوست چه پرسی حالم با غم و غصّه و با خون جگر می سازیم کس در این واقعه دست من مسکین نگرفت غیر اشکم که در این واقعه ها دمسازیم گفته بودند که تو بنده نوازی دانی خود نگفتی که جهان را شبکی بنوازیم جهان ملک خاتون