جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو چونم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو چونم تا روز از دو دیده هر شب میان خونم خونم ز هجر در دل افکنده ای و آنگاه داری مرا ز دیده چون اشک سرنگونم ابروی تو به شوخی بربود دل ز دستم وز چشم و زلف تا کی داری به صد فسونم تا چند بی دل و یار در کوی هجر گردم چون نیست وصل ممکن دل باز ده کنونم هر لحظه بی وصالت از عمر می شود کم هردم ز درد هجران غم می شود فزونم زلفش به سوی سودا دل می کشد، ز لعلش یک بوسه گر دهد یار ساکن شود جنونم قدّی الف صفت بود اندر جهان خوبی ما را ولی فراقش کردست همچو نونم جهان ملک خاتون