جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فریاد که از دست تو فریاد زنانم فریاد که بر دوست نه این بود گمانم با آنکه تو یاد من دلخسته نیاری خالی نشد از ذکر تو پیوسته زبانم گر زآنکه نه آنی تو که بودی به حقیقت من بنده ی بیچاره در اخلاص همانم من بر سر آنم که کنم جان به فدایش گر در چمنی جلوه دهد سرو چمانم زین بیش جفا هم نتوان کرد چو کردی خون جگر از دیده غم دیده روانم نگذشت ز راه ستم آن یار جفاجوی هر چند که از چرخ گذشتست فغانم گرچه سر برگ من دلخسته نداری ای وصل رخت آرزوی هر دو جهانم جهان ملک خاتون