جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در جمال رخ تو حیرانم در دو زلف تو دل پریشانم چون نشستی درون دیده ی ما گوهر اشک بر تو افشانم تو طبیب دل منی به جهان از تو باشد دوای درمانم خود ز لعلت دوای من نکنی لاجرم من به درد در مانم گرچه با ما بتا نه چندانی من به عشقت هزار چندانم گر تو روی از رهی بگردانی من سر از طاعتت نگردانم خاک پایت به عالمی ندهم تو ندانی من این قدر دانم دانم ای جان که جمله آنی تو من بیچاره بنده ی آنم غیر اخلاص و بندگی کردن بر خود ای جان گنه نمی دانم تو گلی در میان چندین خار من چو بلبل به گل ثناخوانم تو به خواب خوشی و من ز غمت به فلک برشدست افغانم بر گلت همچو بلبلی مستم که به دستان هزار دستانم در برم گیر یک زمان از لطف چون بدان قامت تو نازانم جهان ملک خاتون