جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار غم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شده غم یار من، من شده ام یار غم غم شده غمخوار من، من شده غمخوار غم مونس و غمخوار من جز غم عشق تو نیست بو که بچینم گلی آخر ازین خار غم آتش غمخوارگی مایه و سودم بسوخت کیست خریدار ما در سر بازار غم در سر کوی غمت جلوه کنان می روم دیده و طوفان خون سینه و اسرار غم پشت امید دلم گشت خم از جور یار زآنکه بر او می نهد هر نفسی بار غم چشم عنایت گشا بر من خسته جگر بر رخ جانم ببین این همه آثار غم شاخ وصال تو را آب ز مژگان دهم شعله زند دم به دم در دل من بار غم شادی وصلت مرا نیست ولی در فراق لیک نمی آورد میوه بجز بار غم مقصد اهل جهان خرّمی و شادیست خسته دل من چرا رفت به گلزار غم جهان ملک خاتون