جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم از سر لطف خود ای دوست به فریاد رسم نیست ما را بجز از لطف تو فریادرسی نبود جز غم و اندوه جهان هیچ کسم مه و خورشید جهانتاب چو بر ما گذرند گر کنم در دو نظر بی رخ تو هیچ کسم می پزم دیگ هوس را به امیدی باری که به ناموس وصال تو زمانی برسم مرغ جانم چو هوادار سر کوی تو شد غیر خاک درت ای دوست نباشد هوسم نفسی بی تو نیارم زدن ای جان دریاب هست باقی به امید رخ تو یک نفسم گل روی تو به دست دگرانست و کنون زان گلستان من دلخسته به خاری نرسم طوطی جانی و هستت شکرستان بسیار به هوای شکرستان تو همچون مگسم دو جهان را به سر کار تو کردم چه کنم چون شبی نیست به وصل رخ تو دست رسم جهان ملک خاتون