جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۹۵۳: بیمست که از دست تو فریاد برآرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیمست که از دست تو فریاد برآرم یا روی ز جور تو به ملکی دگر آرم تا کی ز جفاهای تو ای شوخ ستمگر از دیده من غمزده خون جگر آرم هر چند که از غمزه دلدوز زنی تیر بیچاره من خسته ز جانت سپر آرم در کلبه احزان من ار دوست درآید از وجه زری چند و ز دیده گهر آرم غیر رخ او گر مه و خورشید درآیند من ناکسم ار هیچ کسی در نظر آرم ای باد صبا بر سر کویش گذری کن وز آمدن آن بت سیمین خبر آرم گر رو بکند پیشکشش جان جهان را قربان کنمش تا به سر ره گذر آرم گر زآنکه عنان سوی من خسته گراید من دیده دشمن به سرانگشت برآرم جهان ملک خاتون