جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۹۰۸: تا که من نرد وفا با رخ تو باخته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا که من نرد وفا با رخ تو باخته ام مهره ی مهر تو در طاس غم انداخته ام بار هجران تو بر جان من امروزی نیست با غم عشق تو عمریست که در ساخته ام همچو پروانه سرگشته به شمع رخ دوست بی تکلّف دو جهان را همه در باخته ام از دل و جان و جوانی همه بیگانه شدم تا سگی را به سر کوی تو بشناخته ام سالها تا به فراز و به نشیب شب هجر باد پایان وفا را به جهان تاخته ام آنچنان واله و شیدای تو گشتم که ز شوق بارها دیده ی خود دیده و نشناخته ام طوطیی بود سخنگوی به مدح تو زبان از غم هجر تو اکنون بتر از فاخته ام سرزنش ارچه کنم بار رقیبم که چو سرو با وجود شب وصل تو سر افراخته ام خبرت نیست که از بوی تو ای جان و جهان همچو موم از غم هجران تو بگداخته ام جهان ملک خاتون