جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۸۸۷: ای دیده ی جان جهان در شست زلفت بسته دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دیده ی جان جهان در شست زلفت بسته دل محراب ابروی تو را از جان شده پیوسته دل از دست جوری کز غمت بر خاطر محزون رسید گفتم مگر در عشق تو یکدم شود آهسته دل لیکن غلط کردم دوای درد عشقت چون کنم جانی به عشقت می دهد حالی به غم این خسته دل از شدّت هجران آن روی چو مه آخر چرا ای نور چشم من چرا کردی چو زلف اشکسته دل گرچه به لعل دلکشت دست مرادم کمترست در دام زلف سرکشت ای جان شده پابسته دل جانی که در جان و جهان باشد خریدار رخت در پیش زلف و خال تو همچون بنفشه دسته دل جان بسته بادام چشم و قند آن لعل لبیم دارد تمنّا در جهان یک بوسه ای زان پسته دل جهان ملک خاتون