جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۸۷۰: ای برده رخت ز روی گل رنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای برده رخت ز روی گل رنگ یارب دل تو دلست یا سنگ صلحست و صفا میان احباب با مات چرا همه بود جنگ گر تیغ زنی ز دست و بازو دل چون گسلد ز دامنت چنگ نزدیک بود غم تو چون جان گر دور شود هزار فرسنگ با عشق تو عقل برنیاید عقلست زبون و عشق سرهنگ مهر رخ تو چو آفتابست دل دست زده در او چو حرچنگ از چشم تو عالمیست سرمست ای چون دهنت دل جهان تنگ دیدم گل روی دوست در باغ گفتم نه که عارضیست گلرنگ سنگین دل و بی وفا نگاریست وانگاه به سر جفاش پا سنگ سرو از قد سرکشت گرفتست در جلوه قامت این همه ننگ شکرست که صیقل غم تو بزدود ز لوح خاطرم رنگ چون عود که گوشمال یابم بر چنگ مرا زنند چون چنگ ور همچو دفم قفا بدرد چون نی بکشم به یادش آهنگ جهان ملک خاتون