جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۸۵۸: ای که هستم من مهجور ز جانت مشتاق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که هستم من مهجور ز جانت مشتاق من نه تنها، که شده جمله جهانت مشتاق سرو با این همه سرسبزی و رعنایی او به قد و قامت چون سرو روانت مشتاق نه که مشتاق منم بر قد چون نارونت گشت از جان و روان سرو روانت مشتاق تشنه بر آب روان بین تو که چون مشتاقست دل غمدیده ی ما هست چنانت مشتاق تن چون مورد ضعیفم که چو مو شد ز غمت همچو مویت شده بر موی میانت مشتاق چون سکندر دل شوریده ی سرگردانم گشته بر چشمه ی حیوان دهانت مشتاق گل خوش بوی که مشهور به رنگست و به بوی شده بر روی دلارا چو روانت مشتاق جهان ملک خاتون