جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۸۲۶: اگرچه یاد نیاید به سالها ز منش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگرچه یاد نیاید به سالها ز منش هزار جان گرامی فدای جان و تنش منم حزین ز غم روزگار و آن دلبر فراغتی بود از حال یار ممتحنش ز جان ما رمقی بود باقی اندر تن صبا رسید و بیاورد بوی پیرهنش مگر که نام تو می برد غنچه در بستان درید باد صبا نیک سر به سر دهنش اگر چنانچه زند با تو سر و لاف از قد برون کنند به صد جور و خواری از چمنش بگو چگونه تشبّه کنم رخش با ماه چه جای آن که چو گل گویم و چو یاسمنش مرا که نام بود در جهان به بندگیش فدای جان و تن او هزار همچو منش اگر به خاک جهان بگذری پس از صد سال نسیم مهر تو آید هنوز از کفنش جهان ملک خاتون