جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۹۶: در فراقش رود خون از دیده می بارم هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در فراقش رود خون از دیده می بارم هنوز وان ستمگر می نگوید ترک آزارم هنوز سالها تا گلبن مقصود را می پرورم زآب چشم و بر نمی آید گل از خارم هنوز گرچه بر باد هوس شد خرمن امّید من تخم مهرش بر جبین دوستی کارم هنوز گرچه صد داغست بر جانم ز هجران نگار داغ مهرش بر جبین دوستی دارم هنوز دلبر از کوی محبّت پای اگر بیرون نهاد من به دست ناامیدی سر نمی خارم هنوز زاری و افغان من بی او گذشت اندر فلک وآن نگار آگه نگشت از ناله ی زارم هنوز گرچه در مهرش مرا جان و جهان از دست رفت همچنان رحمت امیدست از جهاندارم هنوز جهان ملک خاتون