جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۴: در بوستان حسن بگفتم به سرو ناز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در بوستان حسن بگفتم به سرو ناز پیش قدش تو بیش به بالای خود مناز در قامتش نگه کن و انصاف خود بده کز قدّ اوست سرو چمن جمله سرفراز آری چو دید عارض خورشید منظرت ماه دو هفته از غمت افتاد در گداز یک روز یاد بنده نکردی ز راه لطف آخر ببین که چون گذرانم شب دراز مانند شمع تا به دم صبح در لگن بنشسته تا رقیب سرم می برد به گاز محراب ابرویت که مرا قبله ی دلست آیم به صبح و شام در آن قبله در نماز گرچه نماز ما که پذیرد به صبح و شام ماییم معتکف به در پرده ی نیاز آن سرو راستی که به عالم پناه ماست از ما چراست سایه ی رحمت گرفته باز مسکین کبوتری چو دلم نیست در جهان افتاده از فراق تو در چنگ شاهباز جهان ملک خاتون