جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۵۸: عاشقان را نیست در کویت نظامی این بتر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقان را نیست در کویت نظامی این بتر صبح هجران تو را خود نیست شامی این بتر ای بسا زهر هلاهل کز غمت نوشیده ام شربت وصلت نخوردم نیم جامی این بتر کام جانم تلخ گشت از شربت هجران تو دل ز وصلت کی رسید آخر به کامی این بتر مرغ جانم را نشیمن شست زلفین تو بود نیست آرامش کنون در هیچ دامی این بتر با شب وصل توأم خوش بود عمری پیش ازین چون نبودش با من مسکین دوامی این بتر سوختم در آتش هجران آن روی چو ماه می کشم صد گونه جور از دست خامی این بتر او طبیب درد من باشد ولی کم می نهد بر سر رنجور هجر از لطف گامی این بتر دردم از حد رفت و یاری نیستم کس در جهان جز صبا کز من برد سویش پیامی این بتر داغ مهرش بر جبین جان نهادستم نخست لیک می آید ز ما ننگش زمانی این بتر جهان ملک خاتون