جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۴۶: ای دل مجروح مهجور پریشان روزگار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل مجروح مهجور پریشان روزگار همچو زلف دلبران پیوسته ای در نور و نار کار تو بالا گرفت و کار ما از دست رفت در فراق روی او اینست ما را کار و بار او ز حال زار ما گرچه فراغت باشدش دیده ی بختم نهاده روز و شب در انتظار گفت صبری پیش گیر و بیش ازین انده مخور زانکه نوش از نیش باشد دایماً و گل ز خار ما چو خاک راه تو خواریم و تو چون سرو ناز عیب کی باشد اگر روزی کنی بر ما گذار نرگس سرمست در بستان فکنده سر به پیش تا که چشم دلفریبت کی کند دفع خمار بنده گر بسیار داری در جهان عیبت که کرد لیکن از مهر و وفاداری یکی را گوش دار جهان ملک خاتون