جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۰: در حسرت آن چهره و روییم دگر بار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در حسرت آن چهره و روییم دگر بار آشفته روی تو چو موییم دگر بار بر بوی امیدی که تو بر ما گذر آری از لعبتکان سر کوییم دگر بار از تاب سر زلف چو چوگان تو یارا در کوی تو سرگشته چو گوییم دگر بار تا خاک کف پای تو در دست من افتد در گرد جهان در تک و پوییم دگر بار مانند سکندر منم و چشمه حیوان در ظلمت گیسوی تو جوییم دگر بار تشبیه قدش کردم با سرو گل اندام رنجید ز ما راست نگوییم دگر بار از صبح نسیم سر زلف تو شنیدیم در حسرت آن نکهت و بوییم دگر بار گر دامن وصل تو به دست دلم افتد از لعل تو جز کام نجوییم دگر بار عشق تو چو سنگست و دل ما جو سبوییست در شوق تو چون سنگ و سبوییم دگر بار جهان ملک خاتون