جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۶۶۹: گرم چه داعیه ی عشق آن نگار نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرم چه داعیه ی عشق آن نگار نبود به گرد کوی وصالش مرا گذار نبود کناره کردم از آن آستان ز بیم رقیب به اختیار خودم گرچه بخت یار نبود ز غیب دامن وصلش فتاد در دستم ولی چه سود دریغا که پایدار نبود به باغ عیش گل آرزو همی چیدم به کام خویش زمانی که بیم خار نبود به بوستان وصالش نوای مرغ دلم ز شوق آن رخ چون گل کم از هزار نبود به هر چمن که رسیدم گلی طلب کردم به رنگ رویش و در هیچ لاله زار نبود هزار سحر که بنمود نرگس رعنا یکی به شیوه ی آن چشم پر خمار نبود هزار ناله بکردم ز درد و یک سر موی به هیچ در دل سنگین آن نگار نبود هزار شربت زهر از غم جهان خوردم ولی به تلخی اندوه هجر یار نبود جهان ملک خاتون