جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۲: بسا دلی که به زلف تو پای در بندند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بسا دلی که به زلف تو پای در بندند گر از تو باز ستانند با که پیوندند دلم ببردی و خون جگر خوری تا کی مکن مکن که چنین جور از تو نپسندند نمی رود ز خیالم خیال طلعت دوست چرا که مهر رخش در دل من آکندند ز بوستان وفاداری ای مسلمانان مگر که شاخ محبّت ز بیخ برکندند جواب تلخ شنیدیم از آن لب شیرین نمک به ریش من خسته دل پراکندند دل شکسته ی بیچاره هیچ می دانی که عاشقان رخ همچو ماه او چندند منم شکسته دلی در جهان و گویندم چرا ز چشم عنایت ترا بیفکندند جهان ملک خاتون