جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۱: هیچکس در نزد آن در که درش باز نکردند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هیچکس در نزد آن در که درش باز نکردند وآن کسان کز در انصاف بگردند نه مردند حال و احوال جهان هیچ نیرزد بر دانا جز نکویی که توان گفت جز آن هیچ نبردند هرکه با خلق جهان کرد نکویی چه زیان کرد زنده ی هر دو سرایند و یقین دان که نمردند هرکه بنهاد ز مال دگران گنج و خزینه ای برادر تو ندیدی که برش هیچ نخوردند گنج قارون اگرت هست و اگر ملک سلیمان فکر آن کن تو ازین دنیی فانی که چه بردند اگرت هست یکی لقمه ز درویش و غریبی تو مکن منع که این شیوه ز تو نیک پسندند در لطف و کرم ای دل بگشا باز تا در روضه ی فردوس به روی تو نبندند جهان ملک خاتون