جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۷۰: به دردت داروی دردم نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دردت داروی دردم نباشد ز دردت جز رخی زردم نباشد ز روی لطف خود دریاب ما را که گر جویی دگر گردم نباشد به میدان وفا و عشق بازی کسی دیگر هماوردم نباشد فراق روی تو ای نور دیده به جان تو که در خوردم نباشد مرا بگرفت دم در درد هجران تحمّل بیش از این دردم نباشد به غیر از وصل روح افزایت ای جان تو دانی داروی دردم نباشد بده کام دلم یک دم ز وصلت که تا درد سرت هر دم نباشد جگر گر هست ما را در غم عشق بگو تا چون دم سردم نباشد مسلمانان مرا جز سینه ی ریش از آن ماه جهان گردم نباشد جهان ملک خاتون