جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۶: دلم پردرد و درمانش نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم پردرد و درمانش نباشد شبان هجر پایانش نباشد قدم در راه عشقی چون توان زد که سر حدّ بیابانش نباشد چه مشکل حالتی باشد کسی را که وصل دوست آسانش نباشد بزد بر جان مسکین ناوکی چند که در دل نوک پیکانش نباشد چه دستی باشد آن بیچاره ای را که بر دل هیچ فرمانش نباشد دلم را بی غم او نیست آرام سر بی عشق را جانش نباشد چه تدبیرش بود آنرا که دستی مگر جز در گریبانش نباشد اگر عید رخ خوبش نماید چه جان باشد که قربانش نباشد جهان معمور چون باشد خدا را اگر لطف جهانبانش نباشد جهان ملک خاتون