جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۱: مرا تحمّل هجران آن نگار نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا تحمّل هجران آن نگار نباشد چو بلبلم هوس ناله های زار نباشد گلم ز دست به در شد چه می کنم بستان به پای دل ز فراقش به غیر خار نباشد بیا به دیده نشینم که مردم چشمی میان ما و تو ای دیده ام غبار نباشد مکن جفا به دل ریش من که در دو جهان به غیر نام نکو هیچ یادگار نباشد به سخت و سست زمانه دلا بباید ساخت بساز با بد و نیکش چو روزگار نباشد زمانه ای عجب و خلق جمله بوالعجب اند به عهد و قول و وفا هیچ اعتبار نباشد به اختیار به هجران بکوش چندینی چه حاصل از غم عشقت چو اختیار نباشد چو چشم جادویت ای دوست نیک سرمستم به باده ی لب لعلت غم خمار نباشد جهان وفا نکند با کسی یقین می دان نه با من و تو که این سفله پایدار نباشد جهان ملک خاتون