جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۷: آن دیده نباشد که نه حیران تو باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن دیده نباشد که نه حیران تو باشد وان دل نبود کاو نه به زندان تو باشد گر بر سر من حکم کنی رای صوابست آن سر چه کنم گرنه به فرمان تو باشد در عید رخت کرده فدا جان جهانیست آن جان نبود جان که نه قربان تو باشد هر میوه که از جنّت فردوس بیارند میلم همه بر پسته خندان تو باشد در رشته نظمم طلبم لؤلؤ لالا نه نه غلطم رشته دندان تو باشد من درخور وصل تو نیم لیک نگارا گر لطف کنی غایت احسان تو باشد باروی دل افروز تو آن قدر ندارد خورشید جهانتاب که دربان تو باشد جهان ملک خاتون