جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۰۵: پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد جان چه باشد ز سر هر دو جهان برخیزد عاشق سوخته گر بر سر خاکش گذری از لحد نعره زنان رقص کنان برخیزد در میان من و تو پیرهنی مانده حجاب با کنار آی که آن هم ز میان برخیزد چند در خواب رود بخت من شوریده وقت آنست که از خواب گران برخیزد ستم هجر تو زین روی که عالم بگرفت ترسم آشوب از این دور زمان برخیزد پای شمشاد ز شرم تو بماند در گل در چمن گر قد سرو تو چمان برخیزد ترک وصلت نکنم تا بودم جان در تن ور به یکباره ام امید ز جان برخیزد فتنه برخیزد ار آن گلبن نو بنشیند سرو بنشیند ار آن سرو روان برخیزد شمّه ای گر ز غم حال جهان برخیزد ای بسا نعره که از پیر و جوان برخیزد جهان ملک خاتون