جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۰: هجر رویت آب چشم ما به دریا می برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هجر رویت آب چشم ما به دریا می برد بوی زلفت صبحدم بادی به هر جا می برد وعده وصلم دهد چشمت به ابرو هر شبی باز می بینم که همچون زلف در پا می برد نقطه ی خال سیاهت را ببین بر گرد لب آمد و زلف تو را هر دم به سودا می برد چشم مست فتنه انگیزت به سحر غمزه ها از همه خلق جهان دلها به یغما می برد در گلستان چون درآیی ای دو چشمم سرو ناز بس حسد دانم که او زان قدّ و بالا می برد از سر کوی تو هر بادی که خیزد صبحدم بوی زلف مشک بارت را به دریا می برد آن نگار بی وفا زآن رو که با ما بی وفاست این کمال بی وفایی بین که بر ما می برد جهان ملک خاتون