جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۶: هزار ناله ز دست فراق و صد فریاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هزار ناله ز دست فراق و صد فریاد که کند خانه ی صبرم ز بیخ و از بنیاد به خون دیده ام آمیخت خاک راهش را نکرد رحم بر این اشکهای مردم زاد صبا پیام من خسته سوی جانان بر بگو که چند به غمخواریم شوی دلشاد ببرد آب رخم آتش فراق رخش چو خاک راه مرا تا بکی دهی بر باد بگو چگونه ز دستم دهم که جان منی به اختیار کسی جان نمی تواند داد به غور حال دل خستگان خویش برس وگرنه بر در دادار از تو خواهم داد یقین که داد من خسته از تو بستاند چرا که بر من بیچاره رفت بس بیداد مرا ستاره و مه در نظر نمی آید که تا دو دیده ی جانم بر آن جمال افتاد فغان و ناله ام از چرخ هفتمین بگذشت چرا نمی رسد آخر به گوش او فریاد به جان رسید دل من ز دست هجرانش طریق عشق که گویی که در جهان بنهاد بکن ز روی کرم رحمتی به حال جهان که آفرین خدای جهان به جانت باد جهان ملک خاتون