جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۷: همی خواهم که آیی در برم شاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همی خواهم که آیی در برم شاد که تا باشم زمانی از تو دلشاد اگر کامم ز لعلت برنیاید کنم پیش جهانبان از تو فریاد که دل بربود از ما چشم مستش بدادم عاقبت چون زلف بر باد ز یاد او دمی خالی نشد جان نکرد آن بی وفا یکدم مرا یاد برای روز وصلت مادر دهر به یمن طالع عشقت مرا زاد طبیب من ببالینم نیامد به یک شربت نکرد او خاطرم شاد نشستم بر سر کویش بسی سال که یک روزش نظر بر من نیفتاد چرا آخر چنین نامهربانی وفا و مهر از عالم برافتاد دلم بربود و آنگه قصد جان کرد جهان و جان فدای جان او باد جهان ملک خاتون