جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۶: به بستان جهان ای سرو آزاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به بستان جهان ای سرو آزاد ز جانت بنده گشتم تا شود شاد از آن تا قدّ رعنای تو دیدم ز چشم افتاد ما را سرو و شمشاد چرا کندی ز بستان امیدم درخت مهربانی را ز بنیاد به کویت همچو خاک ره فتادیم که یک روزت نظر بر ما نیفتاد مکن زین بیش بر ما جور و خواری برآرم ورنه از دست تو فریاد ندارم بیش ازین صبر جفایت به من تا کی پسندی جور و بیداد سر و سامان و عرض و نام و ننگم بدادم جمله از عشق تو بر باد چه جای پند و قول هر حکیمست که طشت عشق ما از بام افتاد جهان را در سر و کار تو کردم نیامد هیچت از جان جهان یاد جهان ملک خاتون