جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۴: چه آتشیست ز رویت که در جهان افتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه آتشیست ز رویت که در جهان افتاد که جان ز هستی خود باز در گمان افتاد ز مهر روی توأم آتشیست در سینه که چرخ سفله از آن سوز در فغان افتاد نیفکنی نظری سوی ما بهر عمری به حال زار جهان یک زمان توان افتاد میان دیده و دل خون فتاده در عشقت چرا که خون دل از دیده در میان افتاد ندیده کام ز لبهای چون شکر دل من زبان سوسن آزاده در بیان افتاد چو برگذشت بر ما قد چو شمشادت چه لرزه ها به تن سرو بوستان افتاد صبا چو مدح رخ چون گلت بیان می کرد ز شوق روی تو غلغل به بوستان افتاد جهان ملک خاتون