جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۰: اگر دمی ز تو بویی به من رساند باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر دمی ز تو بویی به من رساند باد هزار جان و جهانم فدای آن دم باد تویی که یاد من خسته سالها نکنی منم که با غم رویت نشسته ام دلشاد چه شد چرا چه سبب حال من نمی پرسی که هر دمم به فلک می رسد ز غم فریاد من از ملامت دشمن به عشق نگریزم بیا که دل به تو دادیم و هرچه باداباد مرا سریست ز عهدت به باد خواهد شد که در طریقت عشقست عهد بر بنیاد چو بخت یار نباشد ستیز نتوان کرد دلا ز کار جهان همچو سرو باش آزاد رقیب بی خرد آخر نصیحتم کم کن چرا که با تو چنین حادثه بسی افتاد جهان ملک خاتون