جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۳: چه باشد ار تو ز لطفم کنی زمانی شاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه باشد ار تو ز لطفم کنی زمانی شاد جهان کنی دگر از وصل خویشتن آباد گذشت داد من از حد برون ز دست غمت بده مراد دلم بیش از این مکن بیداد اگر به کلبه احزان ما دهی تشریف هزار جان عزیزم فدای جان تو باد مرا سریست بر آن آستان و می دانی فدای راه تو کردیم و هرچه باداباد منم که بنده ی آن قامت چو سرو توأم به بوستان وفای تو همچو سرو آزاد جفا کنند حبیبان ولی به پیش دلم هزار بار بهست آن ز عهد بی بنیاد جفا مکن به من ای جان برون ز حد ورنه هزار ناله زنم در جهان و صد فریاد جهان ملک خاتون