جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۷: تا کی کشم ای دوست ز خود کرده ندامت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی کشم ای دوست ز خود کرده ندامت تا چند کشد دل ز غم عشق ملامت مستغرق غم گشته به دریای تحیر باشد که از این ورطه درآیم به سلامت درده به من تشنه لب آبی که ازین بیش در آتش هجران نتوان کرد اقامت برخیز به بستان که سهی سرو نشستست بر خاک خجالت صنما ز آن قد و قامت دل خال تو را دید و به زلف تو در آویخت تا عاقبت الامر درفتاد به دامت مسکین تنم از خاک درت برفکند دل تا کشته شود بر سر کویت به علامت از دست تو ای چرخ سیه روی شب و روز فریاد جهان سوز زنم تا به قیامت جهان ملک خاتون