جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۴: نفس باد صبا بیش معنبر بوییست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نفس باد صبا بیش معنبر بوییست این چنین نکهت جان بخش هم از گیسوییست بوی آن موی به هر سو که گذر خواهد کرد سوی آن بوی شو ای دل که چه بس خوش بوییست چشم سرمست و سر زلف تو بس آشفتست لاجرم فتنه و آشوب تو در هر کوییست نه به تنها من اسیر سر زلفین توأم هر که بینی به جهان در طلب مه روییست دل چو گوییست به میدان غم او زان روی دایماً در خم چوگان کمان ابروییست نظری بر من مسکین فکن از روی کرم خون دل بین که ز هجرت به رخم چون جوییست بیش از این طاقت هجر تو ندارم چه کنم بار عشق تو چو کوهی و تنم چون موییست گوشه ای گیر از آن ناوک دلدوز ای دل مرو اندر پی آن یار که بس بدخوییست دل به جان آمدم از دست جفاهای رقیب تنگ دل باد به هر جا که بدو بدگوییست جهان ملک خاتون