جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۳: دل دیوانه ی من در غم تو شیداییست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل دیوانه ی من در غم تو شیداییست دیده در کوی خیال تو جهان پیماییست دل ربودی و به جان نیز طمع می داری راستی با تو چه گوییم که خوش یغماییست دل من در خم گیسوت گرفتار شدست مگرش با سر و زلف تو دگر سوداییست لعل دلجوی تو را حلقه به گوشیست مگر سنبل زلف تو را مشک سیه لالاییست گر دلت آب روان جوید و جایی روشن طرف دیده ما جوی که روشن جاییست خلق گویند که ترک غم آن ترک بگوی چون کنم ترک چنان ترک که بی همتاییست گر من افتاده ی بالای تو گشتم غم نیست هر نشیبی که تو بینی عقبش بالاییست خون دل ریخت به نوک مژه ام ترک خطا می کند عربده با من به جهان رسواییست روضه ی جان جهان خاک سر کوی تو باد ای که از کوی تو فردوس برین مأواییست جهان ملک خاتون