جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۱: ماه رویا مه رویت چه جهان آرائیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماه رویا مه رویت چه جهان آرائیست در چمن قامت سرو تو چه بی همتاییست هوس زلف سیاه تو همی پخت دلم عقل گفتا بپز این دیگ که خوش سوداییست در غم حسرت دیدار تو ای جان و جهان نیک در دیده ی ما بین که چه خون پیماییست ای بلا دیده دل من تو نمی دانستی که بلای غم عشق تو هم از بالاییست افعی زلف تو چون بخت بدم شوریدست جادوی چشم تو بنگر که چه مارافساییست گر خرامی به گلستان دل و دیده ی ما بنشین سرو روان گرچه محقّر جاییست دل من رای بدان زد که تو را گیرد دوست مگذر ای دوست از این رای که بس خوش راییست هیچ دانی ز سر لطف که درگاه سخن طوطی لعل لبان تو چه شکّرخاییست من سرگشته از این بیش ندانم ز غمت که ز شور سر زلفت به جهان غوغاییست جهان ملک خاتون