جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۳۴: اگرچه یار مرا هیچ مهربانی نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگرچه یار مرا هیچ مهربانی نیست ورا چو من به جهان هیچ بنده جانی نیست فدای جان عزیزش هزار جان و جهان مرا مودّت و عشق رخش نهانی نیست یقین که در دل تو نیست مهربانی نیز ز روی مردمیت پرسشی زبانی نیست مرا ز مهر رخت دیده و دل آکندست ترا محبت و میلم چنانکه دانی نیست نظر فکن به سوی ناتوان هجرانت که در جهان بتر از درد ناتوانی نیست بیا و بر سر و چشمم نشین نگارینا که بی وصال توام ذوق زندگانی نیست من از کجا و غم عشق روی تو ز کجا ولیک چاره به تقدیر آسمانی نیست هزار سال اگر عمر نازنین باشد در او چه فایده چون لذت جوانی نیست جهان و کار جهان همچو باد می گذرد بس اعتماد بدین پنج روز فانی نیست جهان ملک خاتون