جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۴: کدام دل که به داغ فراق بریان نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کدام دل که به داغ فراق بریان نیست کدام دیده ی جان بی رخ تو گریان نیست به جان رسید مرا دل ز روز درد فراق شب فراق مرا گوییا که پایان نیست اگر تو تلخ بگویی ورم برنجانی به جان تو که مرا تلخ تر ز هجران نیست اگرچه گشته بعیدم ز روی چون ماهت کدام جان که به عید رخ تو قربان نیست بگو که تا به کیم وعده می دهی بر صبر عزیز من چه کنم چون دلم به فرمان نیست ز سوز عشق تو دردیست بر دلم جانا که در جهانش بجز وصل دوست درمان نیست به هر طریق که باشد میان مجلس انس یقین که صعب تر از صحبت گرانجان نیست اگرچه لاله و گل در جهان بود بسیار ولی چون بلبل طبعم به شاخساران نیست جهان ملک خاتون